• 1404/07/06
  • - تعداد بازدید: 55
  • زمان مطالعه : 7 دقیقه
دانشکده علوم و فن آوری های نوین شیراز

علوم میکروفلوییدی و نقش آن در مهندسی بافت و پزشکی بازساختی

 

علوم میکروفلوییدی، حوزه‌ای چند رشته‌ای که مهندسی، فیزیک، شیمی و زیست‌شناسی را با هم ادغام می‌کند، به عنوان یک فناوری انقلابی در مهندسی بافت ظهور کرده است. با دستکاری سیالات در مقیاس میکروسکوپی، دستگاه‌های میکروفلوییدی امکان کنترل دقیق محیط‌های سلولی، جریان سیالات و گرادیان‌های بیوشیمیایی را فراهم می‌کنند. این قابلیت‌ها آن‌ها را به ابزارهای بی‌نظیری برای مدل‌سازی سیستم‌های بیولوژیکی پیچیده، بهینه‌سازی سازه‌های مهندسی شده بافت و پیشبرد پزشکی شخصی تبدیل کرده است. این بخش به اصول میکروفلوییدی، کاربردهای آن در مهندسی بافت و پتانسیل آن برای انقلابی کردن پزشکی بازساختی می‌پردازد.

اصول میکروفلوییدی

دستکاری حجم‌های کوچکی از سیالات (معمولاً در محدوده میکرولیتر تا نانولیتر) در داخل کانال‌ها و محفظه‌های میکروساخت از اصول علم میکروفلوییدی است. ابعاد این کانال‌ها در حدود ده‌ها تا صدها میکرومتر است که امکان جریان لایه‌ای، انتشار سریع و نسبت بالای سطح به حجم را فراهم می‌کند. این ویژگی‌ها مزایای متعددی برای مهندسی بافت ارائه می‌دهند:

1. کنترل دقیق پارامترهای محیطی: دستگاه‌های میکروفلوییدی می‌توانند عوامل محیطی مهمی مانند pH، دما، سطح اکسیژن و تنش برشی را تنظیم کنند که برای رفتار سلولی و توسعه بافت حیاتی هستند.

2. ایجاد گرادیان: پلتفرم‌های میکروفلوییدی قادر به تولید گرادیان‌های غلظتی پایدار از فاکتورهای رشد، سایتوکین‌ها و سایر مولکول‌های سیگنال‌دهی هستند که گرادیان‌های طبیعی موجود در بافت‌ها را شبیه‌سازی می‌کنند.

3. مینیاتوری‌سازی و توان عملیاتی بالا: مقیاس کوچک سیستم‌های میکروفلوییدی امکان انجام آزمایش‌های موازی را فراهم می‌کند که مصرف مواد واکنش‌گر را کاهش داده و توان عملیاتی آزمایش را افزایش می‌دهد.

4. یکپارچه‌سازی با فناوری‌های حسگری: این دستگاه‌ها می‌توانند با حسگرها ترکیب شوند تا تغییرات فوری در پاسخ‌های سلولی را تحت نظارت قرار دهند و بینشی پویا در مورد دینامیک تشکیل بافت ارائه دهند.

کاربردها در مهندسی بافت و پزشکی بازساختی

علوم میکروفلوییدی به دلیل توانایی آن در بازسازی محیط میکروسکوپی فیزیولوژیکی بافت‌های بومی، به طور گسترده در مهندسی بافت مورد قبول واقع شده است. در ادامه برخی از کاربردهای کلیدی آورده شده است:

1. بازسازی ریزمحیط توموری (TME)

یکی از مهم‌ترین مشارکت‌های علوم میکروفلوییدی در مهندسی بافت، توانایی آن در مدل‌سازی ریزمحیط تومور است. کشت‌های سلولی دو بعدی سنتی نمی‌توانند پیچیدگی TME را که شامل تعاملات بین سلول‌های سرطانی، سلول‌های استرومایی، سلول‌های ایمنی و ماتریکس خارج سلولی (ECM) است، ضبط کنند. دستگاه‌های میکروفلوییدی این محدودیت را با فراهم کردن سیستم‌های کشت همزمان که ناهمگنی و سازماندهی فضایی تومورها را شبیه‌سازی می‌کنند، برطرف می‌کنند. به عنوان مثال، پلتفرم‌های میکروفلوییدی برای مطالعه متاستاز سرطان سینه با بازسازی تعاملات بین سلول‌های توموری، سلول‌های اندوتلیال و سلول‌های ایمنی استفاده شده‌اند. این مدل‌ها بینش‌های ارزشمندی در مورد پیشرفت سرطان، مقاومت دارویی و اهداف درمانی بالقوه ارائه می‌دهند.

2. وسکولاریزاسیون بافت‌های مهندسی شده

چالش اصلی در مهندسی بافت، توسعه شبکه‌های عروقی عملکردی برای حمایت از انتقال مواد مغذی و اکسیژن در بافت‌های مهندسی شده است. دستگاه‌های میکروفلوییدی در حل این چالش نقش کلیدی داشته‌اند و تشکیل شبکه‌های عروقی قابل عبور را تسهیل کرده‌اند. به عنوان مثال، تراشه‌های عروقی مجهز به سلول‌های اندوتلیال ورید ناف انسانی (HUVECs) با سلول‌های سرطانی یا سلول‌های استرومایی توسعه یافته‌اند. این پلتفرم‌ها امکان مطالعه آنژیوژنز، تعاملات سلول‌های اندوتلیال-سلول‌های توموری و اثرات تنش برشی بر نفوذپذیری عروق را فراهم می‌کنند. چنین مدل‌هایی برای درک زیست‌شناسی عروقی و توسعه استراتژی‌هایی برای افزایش یکپارچگی و بقا بافت پس از پیوند ضروری هستند.

3. پزشکی شخصی و غربالگری دارو

پلتفرم‌های میکروفلوییدی به طور فزاینده‌ای برای توسعه مدل‌های خاص بیمار برای پزشکی شخصی استفاده می‌شوند. با یکپارچه‌سازی سلول‌های مشتق شده از بیماران در دستگاه‌های میکروفلوییدی، محققان می‌توانند سیستم‌های "آزمایشگاه روی تراشه" ایجاد کنند که فیزیولوژی فردی بیماران را شبیه‌سازی می‌کنند. به عنوان مثال، سلول‌های توموری مشتق شده از بیماران مبتلا به سرطان سینه در دستگاه‌های میکروفلوییدی کشت داده شده‌اند تا اثربخشی و سمیت داروها ارزیابی شود. این سیستم‌ها نه تنها پلتفرمی مرتبط‌تر از نظر فیزیولوژیکی برای غربالگری داروها فراهم می‌کنند، بلکه نیاز به مدل‌های حیوانی را که اغلب نمی‌توانند پاسخ‌های انسانی را به طور دقیق پیش‌بینی کنند، کاهش می‌دهند.

4. مدل‌سازی تعاملات چندبافتی (ارگان روی تراشه)

دستگاه‌های میکروفلوییدی به طور منحصر به فردی برای مطالعه تعاملات چندبافتی، مانند آنچه در طی بهبود زخم یا ارتباط ارگان‌ها رخ می‌دهد، مناسب هستند. به عنوان مثال، یک مدل میکروفلوییدی پوست توسعه یافته است تا تعامل بین کراتینوسیت‌ها، فیبروبلاست‌ها و سلول‌های ایمنی را در طی ترمیم زخم بررسی کند. به طور مشابه، پلتفرم‌های چندارگانی میکروفلوییدی طراحی شده‌اند تا تعاملات بین کبد، کلیه و قلب را شبیه‌سازی کنند و بینشی در مورد اثرات سیستمیک داروها و سمیت ارائه دهند. این مدل‌ها برای درک فرآیندهای بیولوژیکی پیچیده و توسعه درمان‌هایی که به طور همزمان به چندین بافت هدف قرار می‌گیرند، ضروری هستند.

 

مزایای علوم میکروفلوییدی در مهندسی بافت و پزشکی بازساختی

استفاده از علوم میکروفلوییدی در مهندسی بافت و پزشکی بازساختی مزایای متعددی نسبت به روش‌های سنتی ارائه می‌دهد:

1. ارتباط فیزیولوژیکی بهبود یافته: این دستگاه‌ها محیط میکروسکوپی بافت‌های بومی را با جزییات زیادی شبیه‌سازی می‌کنند و پیش‌بینی دقیق‌تری از رفتار بافت و نتایج درمانی ارائه می‌دهند.

2. کاهش هزینه‌ها و مصرف منابع: مقیاس کوچک سیستم‌های میکروفلوییدی مصرف مواد واکنش‌گر و مواد بیولوژیکی گران‌قیمت را کاهش داده و آزمایش‌ها را مقرون‌به‌صرفه‌تر می‌کند.

3. رزولوشن مکانی و زمانی بالا: پلتفرم‌های میکروفلوییدی امکان نظارت بلادرنگ بر پاسخ‌های سلولی با دقت بالا را فراهم می‌کنند و بینشی دقیق در مورد دینامیک بافت ارائه می‌دهند.

4. مقیاس‌پذیری و سفارشی‌سازی: این دستگاه‌ها می‌توانند برای نیازهای تحقیقاتی خاص از طراحی‌های ساده با یک کانال تا سیستم‌های چندارگانی پیچیده سفارشی شوند.

چالش‌ها و جهت‌های آینده

علیرغم مزایای زیاد آن، علوم میکروفلوییدی در مهندسی بافت و پزشکی بازساختی با چالش‌هایی مواجه است. یکی از موانع اصلی، ساخت دستگاه‌های مقاوم و کاربرپسند است که به راحتی می‌توانند در جریان‌های کاری بالینی بکار روند. علاوه بر این، انتقال مدل‌های میکروفلوییدی از آزمایش‌های برون تنی به کاربردهای بالینی همچنان چالش بزرگی است. استانداردسازی پروتکل‌ها، مقیاس‌پذیری تولید و اعتبارسنجی نتایج در پلتفرم‌های مختلف مراحل کلیدی برای غلبه بر این موانع هستند.

با نگاهی به آینده، یکپارچه‌سازی فناوری‌های پیشرفته مانند چاپ سه‌بعدی، هوش مصنوعی و حسگرها با علوم میکروفلوییدی پتانسیل عظیمی را برای کاربردهای مهندسی بافت ایجاد میکند. به عنوان مثال، ترکیب دستگاه‌های میکروفلوییدی با چاپ سه‌بعدی زیستی می‌تواند ایجاد سازه‌های بافتی بسیار پیچیده با سازماندهی فضایی دقیق را ممکن سازد. به طور مشابه، تحلیل داده‌های میکروفلوییدی با استفاده از هوش مصنوعی می‌تواند کشف نشانگرهای زیستی جدید و اهداف درمانی را تسهیل کند.

نتیجه‌گیری

علوم میکروفلوییدی انقلابی در مهندسی بافت و پزشکی بازساختی ایجاد کرده است و ابزارهایی را برای بازسازی محیط‌های میکروسکوپی پیچیده بافت‌های بومی فراهم کرده است. توانایی آن در کنترل دقیق پارامترهای محیطی، ایجاد گرادیان و پشتیبانی از سیستم‌های کشت همزمان آن را به ابزاری ضروری برای مدل‌سازی بیماری‌ها، مطالعه توسعه بافت و پیشبرد پزشکی شخصی تبدیل کرده است. اگرچه چالش‌هایی وجود دارد، نوآوری‌های در حال انجام در طراحی دستگاه های میکروفلوییدی و یکپارچه‌سازی آن با سایر فناوری‌ها پتانسیل آن را برای تأثیر بیشتر بر مهندسی بافت و پزشکی بازساختی افزایش می‌دهد. با تکامل این حوزه، علوم میکروفلوییدی در حال تبدیل شدن به عنصر مرکزی در تبدیل کشفیات آزمایشگاهی به پیشرفت‌های بالینی است که در نهایت بهبود نتایج بیماران و پیشبرد مرزهای مهندسی بافت و پزشکی بازساختی را به همراه خواهد داشت.

 تهیه کننده : دکتر «احمد واعظ» مدیر گروه وعضو هیئت علمی گروه مهندسی بافت و علوم سلولی کاربردی دانشکده علوم و فن آوری های شیراز

  • گروه خبری : اخبار دانشکده
  • کد خبری : 133337

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید